جناب آقای دامنافشان
با سلام و عرض فروتنی
کار زیبایی انجام شده است که اگر تکمیل شود دو صد چندان هم خواهد شد. به قول مولانا دست و بازویت درست. اما چند نکته که در بادی امر به نظر میرسد.
۱) این کلاس ظاهراً بهکار عده خاصی نظیر بنگاههای انتشاراتی و موسساتی مانند موسسه لغت نامه دهخدا میآید و بر خلاف کلاس کتاب، مشتریان بسیار خاص خواهد داشت.
۲) در pdf نمونه، من تقریباِ و یا شاید تحقیقا جایی واژهای که اِعْرَابگذاری شده باشد را ندیدم. این که نظر من نوعی راجع به زبان عربی و یا تازی چیست؟ یک مقوله است اما مساله زبانشناسی در ادبیات فارسی از مقوله دیگری است و نمیشود آنها را در هم آمیخت و با هم خلط نمود. فرهنگ واژگان فارسی حاجت به اِعْرَاب دارد و بنده با دانش اندک خویش در آن تردید ندارم. در حروفنگاری این فرهنگ، باید هنر ابزار ما در این موضوع به محک بخورد و توان خود را آشکار سازد.
۳) در صفحه ۲ این نمونه صحبت از پیوست شده است. اما پیوستی نه در پایان حرف مورد نظر و نه در پایان فرهنگ مشاهده نمیشود. البته شاید ناشی از کم دقتی بنده است.
۴) فکر میکنم آرگومان چهارمی را باید به دستور مورد نظر افزود تا معلوم شود که واژه مورد نظر فارسی،عربی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی و... است.
در پایان امیدوارم که عرایض حقیر را حمل بر اساعه ادب نفرمایید. کوشش شما قطع یقین درخور سپاس و تقدیر است و بنده بدینوسیله مراتب قدردانی خود را ابراز میدارم.
پ.ن: بنده هر وقت به مثنوی معنوی مراجعه میکنم میبینم که یکی از معتبرترین و متداولترین تصحیح این کتاب مستطاب از آنِ یک فرد انگلیسی به نام نیکلسون (Reynold Alleyne Nicholson) است و اساتید ادبیات ما در آثار خود برای ذکر اشعار مولوی به آن استشهاد میورزند. بهعنوان یک ایرانی برایم این سوال پیش ميآید که چرا این کار توسط یک هموطن من انجام نشده است. خوشبختانه در دهههای اخیر اساتیدی فاضل، تصحیحات ارزندهای از این اثر را بهدست طبع و نشر سپردهاند. اما کماکان فضل تقدم از آنِ نیکلسون است.
با احترام – موسوی ندوشنی
سلام جناب آقای موسوی
شما بزرگوارید و لطف دارید؛ اما در مورد نکاتی که بیان فرمودید:
۱. حق با شماست؛ البته در حروفچینی کتابهایی مثل فرهنگ گیاهان دارویی، فرهنگ داروهای ژنریک ایران و فرهنگهای تخصصیای مثل فرهنگ واژگان تخصصی موسیقی و... هم به نظرم کاربرد دارد. کار با این کلاس بسیار راحت و اعتیادآور! است؛ تا جایی که خودم در هنگام حروفچینی صفحه اول و دوم فایل خروجی بالا، ذوقزده شده بودم و اصلاً دوست نداشتم از نوشتن دست بکشم! امیدوارم این کلاس بتونه حروفچینی این فرهنگها رو سادهتر کنه. همچنین اعتراف میکنم که این کلاس، یک راه دیگه برای نشون دادن قدرت لاتک و زیپرشین به مدعیان واژهپردازهایی مثل ورد است.
۲. در این مورد هم حق با شماست. بدون شک واژههایی وجود داره که برای خیلی از خوانندهها تازگی داره و لذا با تلفظ درست اونها آشنا نیستند. در پاراگراف آخر توضیح دادم که بهتره به جای نشون دادن تلفط واژهها به صورت مثلاً «به کسر واو»، خود واژه رو با اعرابگذاری بنویسیم که خوندنش رو هم سادهتر میکنه. آیا منظور شما هم همین است؟ شما با این کار موافقید؟
۳. بله درست میفرمایید. پیوستها رو فعلاً اضافه نکردم. در واقع با وارد کردن اون مثلثها و پیوستها فصد داشتم که فایل خروجی کلاس، مثل فرهنگهای کنونی، واقعیتر به نظر برسه؛ چون توی بعضی از فرهنگهای کنونی، منظور از اون مثلثها و پیوستها اینه که «برای دیدن توضیحات بیشتر، به پیوست شماره فلان مراجعه کنید».
۴. کاملاً حق با شماست و پیشنهاد شما کاملاً منطقی است. میشه آرگومان اختیاری مربوط به نحوه تلفظ رو به این کار اختصاص داد و برای هر کدام از این زبانها یک مخفف مثل «ت» برای زبان ترکی تعیین کرد و در ابتدای فرهنگ، این مخففها رو برای خواننده توضیح داد. با این کار، مثلاً واژه آروین به صورت زیر وارد میشود:
\واژه[ف]{آروْین}{ا}{آزمایش، تجربه، امتحان، اروین هم گفته شده.}در پایان امیدوارم که عرایض حقیر را حمل بر اساعه ادب نفرمایید. کوشش شما قطع یقین درخور سپاس و تقدیر است و بنده بدینوسیله مراتب قدردانی خود را ابراز میدارم.
لطفاً نفرمایید. اتفاقاً یکی از کسانی که برای دیدن نظرشون، لحظهشماری میکردم، شما بودید؛ چون میدونستم در این زمینه تجربه دارید و با نظراتتون به بهتر شدن کلاس کمک میکنید. لطفاً اگر نظر پیشنهاد دیگهای به ذهنتون رسید، مطرح بفرمایید.
بابت مطالبی که بیان فرمودید، ممنونم.